دنــــــیـــــای مــــن بــعــد از تــــو نــابـــوده...

حلالم کند ...


من از تو هيچ نميخواهم ...

 

فقط به کسي که دوستش داري بگو...

 

حلالم کند که هنوز شبها با ياد تو مي خوابم...

 

 

 

 

 

+ نوشته شده در چهار شنبه 30 مرداد 1392برچسب:, ساعت 20:19 توسط مریم.... | 2 نظر


تـــــاوان....


ميگويند يک روزي هست که چرتکـه دست ميگيرند

 

و حسابو کتاب ميکنند.

 

و آن روز تـــو بايد تاوان آن چه با من کردي را بدهي!

 

فقط نمـــيدانم،

 

تـــاوان دادن آن موقع تـــو، به چه درد من ميخورد؟

 

 

+ نوشته شده در چهار شنبه 30 مرداد 1392برچسب:, ساعت 20:14 توسط مریم.... | 1 نظر


یادش بخیر...

 

یادش بخیر…

”من بودم و تو”

او بود و دیگری…

این روزها…

”تویی و او”

من ماندم و خدا...

 

+ نوشته شده در چهار شنبه 30 مرداد 1392برچسب:, ساعت 19:59 توسط مریم.... | 1 نظر


مرگـــــــ...

 

تنهایی همان مرگ است که رو دربایستی دارد....

 

+ نوشته شده در چهار شنبه 30 مرداد 1392برچسب:, ساعت 19:46 توسط مریم.... | نظر بدهید


بغلمون ..

 

 

تنهایی یعنی انقدر کسی بغلمون نکرد که خودمون زدیم بقل ....

 

 

 

+ نوشته شده در سه شنبه 29 مرداد 1392برچسب:, ساعت 20:55 توسط مریم.... | 1 نظر


بی هوا ..

 

بــ ـی هـَــوا رَفـتــی . . .

 

بــی” نـفـس ” مـــانــدَم . . . !

 

 

 

تصاویر عاشقانه - مرداد 921.jpg (494×376)

 

 

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 24 مرداد 1392برچسب:, ساعت 1:19 توسط مریم.... | نظر بدهید


خندید و رفت ...

 

بهش گفتم دیگه نمی خوامت !

 

خندید و رفت !

 

تازه فهمیدم شوخی من حرف دلش بود . . .

 

تصاویر عاشقانه - مرداد 923.jpg (467×700)

+ نوشته شده در پنج شنبه 24 مرداد 1392برچسب:, ساعت 1:17 توسط مریم.... | نظر بدهید


الفاتحه ...

 

حــال و روز زنــدگــی مـن را ،

 

وقـتــی نبـاشـی یــک کـلمه تــوصیــف می کنــد

 

الـفـــاتحه…

 

تصاویر عاشقانه - مرداد 922.jpg (326×500)

+ نوشته شده در پنج شنبه 24 مرداد 1392برچسب:, ساعت 1:15 توسط مریم.... | نظر بدهید


تنهایی....

 

 

 

تنهایی یعنی دل هیچکس سایز دلت نیست...

 

 

 

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 24 مرداد 1392برچسب:, ساعت 1:3 توسط مریم.... | 1 نظر


دلــــــــم ...

 

 

اسباب بازی هایش را جمع کردم ، ماتم برد وقتی دلم را میان

 

آنها دیدم...

 

 

 

0.83907600137534251213615 225x300 عکسهای عاشقانه جدید   شهریور 92

 

 

 

 

 

+ نوشته شده در دو شنبه 21 مرداد 1392برچسب:, ساعت 23:43 توسط مریم.... | 2 نظر


مزاحمه ...

 

ﻣﻴﺪﻭﻧﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﭼﻲ ﺣﺮﺻﻢ ﻣﻴﮕﻴﺮﻩ ؟؟؟

 

ﺍﺯ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺗﺎ ﺩﻳﺮﻭﺯ ﻫﺮﭼﻲ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺩﺍﺷﺖ به ﻣﻦ ﻣﻴﮕﻔﺖ ﺗﺎ به

 

ﺣﺴﺎﺑﺸﻮﻥ ﺑﺮﺳﻢ

 

 

ﻭﻟﻲ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻭﻗﺘﻲ ﺑﻬﺶ ﺯﻧﮓ ﻣﻴﺰﻧﻢ ﻫﺮﮐﻲ ﺍﺯﺵ ﻣﻴﭙﺮﺳﻪ ﮐﻴﻪ ،

 

 

ﻣﻴﮕﻪ : هیشکی ﻧﻴﺴﺖ ﻣﺰﺍﺣﻤﻪ...

 

 

 

+ نوشته شده در دو شنبه 21 مرداد 1392برچسب:, ساعت 23:35 توسط مریم.... | 1 نظر


نه نه نه...

 

نه ! نه ! نه ! الان نه ! فعلا دورت خیلی شلوغه …

 

تنهات که گذاشتن باهات حرف دارم خیلی...

 

 

+ نوشته شده در یک شنبه 20 مرداد 1392برچسب:, ساعت 21:8 توسط مریم.... | 1 نظر


رفتگر....

 

زنگ زدند ؛ رفتگر محله بود ، گفت :

 

 آقا این عکس رو دیشب توی زباله های شما پیدا کردم !

 

عکس تو بود …

 

 

سری عکس عاشقانه غمگین

+ نوشته شده در یک شنبه 20 مرداد 1392برچسب:, ساعت 20:58 توسط مریم.... | 1 نظر


دوزخ...برزخ....

 

وقتی رفتی فهمیدم دوزخ چیست

 

وقتی چشمانم منتظرت ماند فهمیدم برزخ چیست

 

حالا بیا و بهشت را معنا کن …

 

+ نوشته شده در جمعه 18 مرداد 1392برچسب:, ساعت 1:46 توسط مریم.... | 3 نظر


کفش ها .....

 

کفش ها چه عاشقانه هایی با هم دارند ...

 

یکی که گم شود دیگری محکوم به آوارگیست …

 

 

+ نوشته شده در جمعه 18 مرداد 1392برچسب:, ساعت 1:39 توسط مریم.... | نظر بدهید


دعوا ...

 

 هر وقت دعوامون میشد  تو آخر شب اس ام اس می دادی,

 

من که بدون تو خوابم نمیبره!!

 

 منم میگفتم تو نـــفـــــــس منـــــی,من نفس نکشم که زنده

 

 

نمیمونم......

 

هــــــــی...

 

چه زود فاصله ها بینمون زیاد شد...

 

چه زود بدون من خوابیدن رو یاد گرفتی...!

 

چه آسون بدون تو نفس میکشم......

 

 

+ نوشته شده در دو شنبه 14 مرداد 1392برچسب:, ساعت 22:15 توسط مریم.... | 3 نظر


اعتماد ممنوع ...

 

اعتماد مـــــمـــــنـــــوع .....

نوشت سلام نفس ....

کسی کـــــه چند دقیقه پیش شـــــب بــــــــــــخـــــیــــــر

گفته بود ....

 

 

7zxirm12my9keww5caze.jpg

 

+ نوشته شده در شنبه 12 مرداد 1392برچسب:, ساعت 22:6 توسط مریم.... | 6 نظر


دلخوشتــــــــ کنم ...

 

بــــاخـــتــم تـــا دلـــــــخــــوشـــت کـــنـــم !!!

بـــدان کـــه بـــرگ بـــــرنــــده ات ســـادگـــیـــم نــــــبـــود !

دلـــــــــــــــــــــم بــــــــــــــــود لعنتــــــــــــــــــــی !!!

 

 

دختر و پسر 

+ نوشته شده در جمعه 11 مرداد 1392برچسب:, ساعت 21:53 توسط مریم.... | 1 نظر


خائن ...

 

راهه بدی را انتخاب کرده بودم برای نگه داشتنت!

صداقت ؛

مهربانی ؛

زیاد به “تو” توجه داشتن ؛

و خیلی حماقت های دیگر …

این روزها ، هرچه خائن تر باشی ،

دوست داشتنی تری …

 

 

+ نوشته شده در جمعه 11 مرداد 1392برچسب:, ساعت 20:47 توسط مریم.... | 1 نظر


پرتم نکن ....

 

در لابه لای دلشوره ها و تـرس هایـم،

 

لب پرتگاه ایستاده ام..

 

میدانم دستـــــــم را نمیگیری..

 

فقط محض رضای خدا.. پرتــــــم نکــن…

 

 

 

+ نوشته شده در جمعه 11 مرداد 1392برچسب:, ساعت 18:15 توسط مریم.... | نظر بدهید


بای ....

 

هرشب به جرمِ غصه هایی که میشمارم تا بخوابم

 

کابوس میبینم ...

 

 

 

 

 

+ نوشته شده در جمعه 11 مرداد 1392برچسب:, ساعت 1:49 توسط مریم.... | 2 نظر


خاموشی ...

 

 

ﻣﺸﺘﺮﮎ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻈﺮ ﻣﻦ ، ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﺍﺯ

 

 

ﻃﻌﻨﻪ ﻫﺎﯼ ﺁﻥ ﺻﺪﺍﯼ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ...

 

 

ﺑﺎﻭﺭ کن ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﮕﻮﯾﯽ که

 

“ﺧﺎﻣﻮﺷﯽ”

 

  ﺁﺭﺍﻣﺘﺮ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﯾﻢ …

 

 

 

 

 

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 10 مرداد 1392برچسب:, ساعت 22:4 توسط مریم.... | 1 نظر


سختـــــــــــه....

 

 

ﺳﺨﺘﻪ ﺑﺨﻮﺍﯼ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﮐﺴﯿﻮ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻨﯽ ﮐﻪ

 

ﻣﯿﺘﻮﻧﺴﺖ

 

ﺑﺎﺷﻪ ﺍﻣﺎ ﻧﺨﻮﺍﺳﺖ

 

 

 

 

 

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 10 مرداد 1392برچسب:, ساعت 19:49 توسط مریم.... | 2 نظر


زودتر بیا...

 

در من

 

کوچه هاییست که با تو …

 

سفر هاییست که با تو …

 

روزهایست که با تو …

 

شبهاییست که با تو …

 

عاشقانه هاییست که با تو …

 

نگشته ام

 

نرفته ام

 

سر نکرده ام

 

آرام نیافته ام

 

نگفته ام

 

می بینی چقدر با تو کار دارم ؟

 

زودتر بیا ...

 

 

 

+ نوشته شده در سه شنبه 8 مرداد 1392برچسب:, ساعت 18:52 توسط مریم.... | 2 نظر


مملو...

 

 

نیستی و من پرم از لحظاتی که مملو

 

از توست …

 

 

 

+ نوشته شده در سه شنبه 8 مرداد 1392برچسب:, ساعت 18:48 توسط مریم.... | نظر بدهید


نادر و سیمین ...

 

جدایی نادر از سیمین “ اسکار” میگیرد

 

 ولی ....

 

 جدایی تو از من “ جانم ” را …

 

 

+ نوشته شده در سه شنبه 8 مرداد 1392برچسب:, ساعت 18:38 توسط مریم.... | 1 نظر


این روزها ...

 

اين روز ها جاي خالي "تو" را با

 

عروسكي پر ميكنم همانند توست مرا

 

" دوست ندارد "" احساس ندارد "

 

 اما هرچه هست" دل شكستن

 

 بلد نيست ...

 

 

+ نوشته شده در دو شنبه 7 مرداد 1392برچسب:, ساعت 21:12 توسط مریم.... | نظر بدهید


کلماتـــــ...

 

ﮐﻠﻤﺎﺕ ﭼﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ …

 

ﺍﺯ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ

 

 ﺗﻨﻬﺎﯾﻢ ﮔﺬﺍﺷﺘﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﺳﮑﻮﺕ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ

 

ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻟﺤﻈﺎﺗﻢ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ …

 

ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺭﻓﺘﻨﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺭﺍ ﺑﺎ

 

ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺮﺩ …

 

ﺭﺍﺳﺘﯽ ﻧَﻔَﺲ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﯾﺎﺩﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺒﺮﯼ ،

 

ﻫﻤﯿﻦ ﻧﻔﺲ ﻫﺎ ﻣﺮگ ﺗﺪﺭﯾﺠﯽ ﺍﻡ ﺭﺍ

 

ﺗﻀﻤﯿﻦ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ...

 

 

+ نوشته شده در دو شنبه 7 مرداد 1392برچسب:, ساعت 1:17 توسط مریم.... | 1 نظر


ساعـــتـــــ....

 

 

ساعت های نبودنت روی مچم بسته نمیشود،

 

 

 

حلقه می شوند دور گردنم...

 

 

 

+ نوشته شده در دو شنبه 6 مرداد 1392برچسب:, ساعت 23:43 توسط مریم.... | نظر بدهید


بازمانده...

 

من بازمانده یک داستان پر دردم ،

 

 همان یکی

 

که همیشه بود کنارِ یکی که

 

هیچوقت نبود …

 

0lmtnr9ey01ryxa5ge2f.jpg

 

+ نوشته شده در جمعه 4 مرداد 1392برچسب:, ساعت 18:24 توسط مریم.... | 1 نظر


آغاز....

 

ببخش که گاهی یادم میرود قصه با نبود

 

تو آغاز میشود …

 

+ نوشته شده در جمعه 4 مرداد 1392برچسب:, ساعت 18:18 توسط مریم.... | 3 نظر


مقصد....

 

گاهی وقت ها تو زندگی میرسی

 

به یه جایی

 

که بن بست نیست اما دیگه مقصد

 

نداری...

 

 

+ نوشته شده در جمعه 4 مرداد 1392برچسب:, ساعت 18:15 توسط مریم.... | نظر بدهید


میـــــل ....

 

دارم شکست میخورم ، کسی

 

میل ندارد ؟؟؟؟؟

 

عکس عاشقانه جدید love 2013

+ نوشته شده در جمعه 4 مرداد 1392برچسب:, ساعت 1:2 توسط مریم.... | نظر بدهید


جای خالی ....

 

دلم میخواهد گاه به دستانت که مینگری

 

جای خالی دستانم را به یاد آوری...

 

عکس عاشقانه جدید love 2013

+ نوشته شده در جمعه 4 مرداد 1392برچسب:, ساعت 1:47 توسط مریم.... | 1 نظر


آب نمک....

 

یــادت باشــہ وقتــی از کَســی میشنَوی

 

بیــا دوست معمولــی بــاشیم ,

 

یَعنــــی بِمون تــو آب نَمک ...

 

تـا هَر وقت حوصِلم سَر رفت بـاهات

 

سَرگرم شَم...

 

 

 

 

 

+ نوشته شده در پنج شنبه 3 مرداد 1392برچسب:, ساعت 1:10 توسط مریم.... | 1 نظر


دیروز...امروز...

 

ﺩﯾﺮﻭﺯ ...

 

ﺩﺳﺘﺶ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﻮﺩ ...

 

 ﺍﻣﺮﻭﺯ ...

 

ﺑﻐﻀﺶ ﺗﻮ ﮔﻠﻮﺕ  ...

 

 

+ نوشته شده در چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, ساعت 1:57 توسط مریم.... | 1 نظر


فراموش....

 

خدارو شکر بعد این همه زندگی

 

منم یه چیز شدم :

 

“فراموش”

 

+ نوشته شده در سه شنبه 1 مرداد 1392برچسب:, ساعت 23:10 توسط مریم.... | نظر بدهید


خوشحالیت....

 

همیشه بهت میگفتم دلم میخواد

 

خوشحالت کنم ،

 

چه کنم که حالا دلیل خوشحالیت

 

نبودن منه …

 

+ نوشته شده در سه شنبه 1 مرداد 1392برچسب:, ساعت 23:6 توسط مریم.... | 1 نظر